او میآید... عصای موسی در
مشت، نگین سلیمان در
انگشت، زره داود بر تن، پیراهن یوسف در
بر،دم عیسی در
کام، وقار ابراهیم در
گام، ذوالفقار علی بر
میان، و لوای محمد بر
دوش... تکرار ایوب است، مظهر صبر گران بر درد و رنج
انسان. تکرار موسی است، با خروش رعد آسا بر
فرعونیان. تکرار ابراهیم است، بت شکن بزرگ
تاریخ. تکرار عیسی است، با دم حیات
بخشش. او تکرار همهِ فضایل انبیا و اولیا است؛ بل، انبیا
و اولیا، هر یک جلوهای از فضایل و مکارم اویند... و سرانجام مهدی
راستین، نهمین فرزند از تبار سالار عاشورا، یعنی حجت بن الحسن العسکری
(عج)، از پس ابر غیبت، چونان آفتاب نیمروزی سر برخواهد زد و جهان را به
انوار تابناکش روشن خواهد ساخت... به
امید آن روز که شاید امروز است!
...................................... "انتظار" آمادگی است نه وادادگی. ............................................................ نرگس ها داغ هجر تو بر سینه دارند؛
عروسان چمن جز به مژده ی جمال دلارایت سر ز حجله عیش
برنیارند؛ معراج نشین ، از پرده غیبت به درآى و
رخسار محمدى بنمای؛ ..........................................................................
پی تو در
خلوت تو، شب همه شب بیدارم ای سفر کرده
که من چشم به راهت دارم
خانه ام ابری
و چشمان تو همچون خورشید چه کنم؟ دست
خودم نیست اگر می بارم
تو برای من
از این پنجره ها حرف بزن من بدون تو
از این پنجره ها بیزارم
جان من، هدیه
ناچیزی تقدیم شما! گرچه در شأن
شما نیست، همین را دارم
کاش می شد در
این حلقه، شبی از شب ها دست در دست
تو ای خوب ترین بگذارم
من که تا عشق
تو باقی است، زمین گیر تو ام لا اقل لطف
کن از روی زمین بردارم
بهت تبریک میگم عزیزم موفق باشی