یا رب ز فشار درب بی تاب شدم
ا ز ضربت سیلی عدو خواب شدم
هوش از سر من ربوده درد پهلو
اما ز غریبی علی آب شدم
فاطمه جان ِ نبی ِ خـاتم است
فاطمه فخر ِزنانِ عالم است
فاطمه دختِ نبوّت ، مصطفی
همسر ِ شاهِ ولایت ، مرتضی
فاطمه الگوی حُسن و رحمت است
اُسوه ی صبر و وقار و همّت است
فاطمه هرگز تمنّایی نداشت
از علی هرگز تقاضایی نداشت
فاطمه دنباله ی نسل ِ پدر
بحر ِعصمت را چو او نبوَد گهر
فاطمه امّ ِ ابیهای رسول
پاره ی قلب پدر باشد بتول
فاطمه زهرای حیدر بود و بس
فاطمه دخـتِ پیمبـر بود و بس
فاطمه پهلو شکسته، غرقِ خون
وصفِ شأنش از توان ِمن ، فزون
دشمنت زد بر تو سیلی، فاطمه
روی ماهت گشت نیلی ،فاطمه
آسمان نالان ز ِ دردِ فاطمه
کوه حیران، از نبردِ فاطمه
عاقبت ،مرگِ گل ِ یاس ِکبود
شیعه را جز سوگ و جز ماتم نبود
مرتضی بر جسم ِاو غسّال شد
زین سبب ،خون دردلِ اطفال شد
گنج بوده،جسم ِپاک و اطهرش
کرد پنهان،گنجِ خود را همسرش
کاش گردم ، خاکِ پای فاطمه
هسـتی ام گردد فــدای فاطمه
ای خداونـدِ بـزرگ و داد رس
تـو بـه دادِ امّـتِ زهـرا برس
مهدی،ای امّیدِ این خیل ِعظیم
کی به دیـدار ِتو نایل می شویم
فطمه سلام الله علیها یک زن بود،
آنچنان که اسلام میخواهد...
مظهر یک دختر در برابر پدرش
مظهر یک همسر در برابر شویش
مظهر یک مادر در برابر فرزندانش
و مظهر یک زن مبارز و مسئول در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش