ای کاش دلم فرش عبورت گردد
یک روز شرفیاب حضورت گردد
تاریخ ولادتت شود زیباتر
این جمعه اگر روز ظهورت گردد
به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس
هوای دیدن روی نگار دارد و بس
جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت
به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس
مزن به رویم اگر دست من شده خالی
مکن گله که : غلامم شعار دارد و بس
اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست
که نوکرت دو جهان با تو کار دارد و بس
کرم نما و قدم رنجه کن در این دل ما
که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس
تمام هستی من مایه سوز عشق تو شد
ولی دوباره هوای قمار دارد و بس
دگر به آینه دل تو را نمیبینم
که صحن آینه گرد و غبار دارد و بس
خدا بدون رضایت مرا نمیخواهد
گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس
زمین کرببلا وعده گاه نوکرهاست
که درحریم حسین دل، قرار دارد و بس
دنبال تو آواره ی هرشهر و دیارم
تقصیر شما نیست که تصویر شما نیست
من آینه ای پر شده از گرد و غبارم
خوشا آنان که دردامت اسیرند
به رخسار دل آرایت بمیرند
مکن از بین ما گلچین که گفتند
کریمان خوب و بد با هم پذیرند
هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است
بهار اگر شما نباشی شبیه پاییز است
دلم هوای تو کرده چرا نمی آیی ؟
ببین که کاسه صبرم ز غصه لبریز است
رسول اکرم(ص):
مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى یَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛
امام علی(ع):
ذِکرُنا أهلَ البَیتِ شِفاءٌ مِنَ العِلَلِ وَ الأَسقامِ و وَسواسِ الرَّیبِ
یاد ما اهل بیت شفابخش بیماریها و ناخوشی ها و درمانگر وسوسه شکّ است.
مهدیم,من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند که در حسرت دیدار من اند
لیک در گفته این طایفه کرداری نیست
ای که دائم به دعایی که ببینی رخ من
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
حضرت زهرا (س) میفرمایند:
قال لی رسول اللّه (ص) أبشری یا فاطمه، المهدیّ منک.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: ای فاطمه، تو را بشارت باد به اینکه حضرت مهدی (عج) از نسل توست.
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
رسول اللّه (ص) میفرمایند:
لاتقوم
الساعه حتی یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من
تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو علی الثلج
فانّه خلیفه اللّه عزّوجلّ و خلیفتی.
روز قیامت فرا نمیرسد مگر
آنکه از بین ما، قائم حقیقی قیام نماید؛ و آن قیام، زمانی خواهد بود که
خدای عزوجل او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد، نجات مییابد و هر که
از فرمانش تخلف ورزد، هلاک میشود. ای بندگان خدا، خدا را، خدا را، بر شما
باد که به نزدش آیید، اگرچه بر روی یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خدای
عزوجل و جانشین من است.
................................................................................
تقصیر من است، اینکه کم می آیی
هر وقت شدم اسیر غم می آیی
این جمعه و جمعه های دیگر حرف است
آدم بشوم سه شنبه هم می آیی