حضرت محمد(ص):
خداوند کمک به اندوهگین و یارى خواه را دوست دارد .
...................................
هر کس یتیمى را سرپرستى کند تا بى نیاز شود ، خداوند ، در برابر ، بهشت را بر او واجب مى کند
..........................................
اى فاطمه! همه چشم ها در روز قیامت گریان است جز چشمى که بر مصیبت هاى حسین بگرید .
.............................................
پرهیزگارترین مردم کسى است که حق بگوید ، چه به سودش باشد چه به زیانش .
.......................................
هرکه خوش دارد عمرش دراز و روزى اش بسیار شود ، به پدر ومادرش نیکى کند .
.....................................
سعادتمند حقیقى کسى است که على را در حیات او و پس از رحلتش دوست بدارد .
خجسته باد زیبا مبعثش که با “إقرا بسم ربک” آغاز و با” إنا أعطیناک الکوثر”بیمه و با” الیوم أکملت لکم دینکم ” جاودانه شد.
خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت ها رهایی
بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت
خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها
فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند،
بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن،
وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی
پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان
بنمایانند.
خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث
کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه های او
شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.
آن روز، مادرت با خوشحالی و هیجان، نزد پدرت ابوطالب آمد تا خبر فرزنددار شدن آمنه
را به او بدهد. پدرت، خبر را که شنید رو به مادرت کرد و گفت: تو هم سی سال صبر کن.
پسری به دنیا خواهی آورد که هم شأن و هم رتبه فرزند آمنه است مگر در مقام نبوت.
راستی معروف بود که مادرت فاطمه، مهربان ترین زن ها نسبت به پسرعمویت بود و البته
این مهربانی یک سویه نبود. روزی از پیامبر(ص) شنید که مردم در قیامت، برهنه محشور
می شوند. مادرت گفت: وای از این رسوایی. حضرت به او فرمود: «من از خدا می خواهم که
تو را با لباس محشورکند»
روزی دیگر شنید که پیامبر(ص) برای اصحابش از فشار قبر می گوید. مادرت با نگرانی
گفت: وای از ناتوانی آن روز. حضرت به او فرمود: «من از خدا می خواهم که تو را در
قبر آسوده بدارد..
دشت گونه ها از باران دیدگان،
متنعم می شوند آن گاه که دست نیاز، عنایت یار را بکاود
و در قنوت عاکفین، قلب ها را به کریم بی نیاز،
اهدا کنند.
در باغ اعتکاف و در صحن صفا و ساحت سپیده، اشک به امید عبور دلارام می افشانیم و
هم آوا با معتکفان معراج،نام خجسته ی علی را ترنم می کنیم. شاکر و شادمان از آنیم که کعبه
شکافت و عدالت، شکوفا شد.
مباهات ماست که دیوار دل هایمان نیز بشکافد و ذره ای از آفتاب عنایت مولادر آن حلول کند.
مولای ما با ولادت خویش کربلا را به ارمغان آورد و سمند حماسه را راهی میدان خلوص و
مجاهدت نمود. شعف را به شیعه بخشید و گل تبسم را به رسول یار و فخر آفرینش اهدا کرد.
بدر سخاوت تابید.
هستی، دوباره بهار را تجربه کرد و بر شانه های خسته زمین، همای سعادت نشست و سایه ی
سبز عدالت بر کویر تفتیده ی تاریخ،
گسترده شد.
جغرافیای
مودت و محبت، ترسیم گردید.
صدف
بیت الله الحرام، رخشا ن ترین گوهر کائنات را به خلقت عطا نمود.
نکهت
گل از مکه وزید و صاحب ذوالفقار، با وقار آمد.
شبنم
شوق بر رخسار نسترن چکید و باران ستاره ساحت صبح را مصفا نمود و کرانه ی نور را
امواج
دریای سُرور، سرشار از نمناکی
طراوات کرد.
حُسن
یوسف و اعجاز مسیح و بیضای کلیم و سطوت خلیل و رحمت احمد، جلوه ی مکرر یافت.
ای
عاشقان و مستغفران در اسحار و معتکفان درگاه یار!
سجاده
ی سپاس بگسترانید و نماز نیاز ادا کنید و یا علی گویان به استقبال بهار ایمان بیایید
و
بذر رجاء در مزرع سبز رجب بیفشانید و با مقیمان مقام قدس، همنوا شوید و دل در دست مهرآگین
مولا به ودیعت سپارید،که آنک صلای سرخوشان باده پرست است فنای در فتوت حیدر و بقا بر ولای
ساقی کوثر.چه خجسته صباحی است زادروز رادمرد میدان عباد؛ آنگاه که از آسمان، فلق می بارد و
از هور،
سپیده می تراود.امروز
در پیاله ی لاله به ناز، نور ناب می ریزند.
غنچه
ی دل به عشوه با شبنم شوق، رخسار می آراید.
از
بزم باده نوشان، آوای دف و نوای شعف می آید.
خلوت
گزیدگان ملکوت را ببین که چه عاشقانه غزلخوانی کنند.
تمامت
نور عرش را به یکباره به اهل خاک عطا کرده اند.
امروز،
آیینه دار فضائل احمد و وارث خصائل انبیاء آمد.
امیر
غدیر و مولای خداجویان، چونان آیات عشق بر کعبه نازل شد.
توحید
و ولایت و نور در خانه ی یار به هم برآمدند و به زیارت علی نایل شدند.
کعبه،
گلدان زیباترین یاس هستی گردید.
بهار
در گستره ی زمین و آیینه در عرصه ی آسمان گسترد.
سپاه
سپیده، طلوع طلعت مهر را به نظاره نشست.
یا
علی!
به
رواق دیدگان شیعه خوش آمدی!
ذوالفقار
تو آیه ی عدالت بود و عدالتت سوره ی سعادت.
جهاد
و عزت و قسط ، آستانبوس سرای پاکت بودند.
شهادت،
مشتاق تو بود و شجاعت، خاضع درگاهت.
بهشت
شیعه، خال گونه ی توست یا ابوتراب!
تمامی
شب های قدر عاشقان، فدای لیلة المبیت تو باد.
چشمان
سیاه تو لیلة القدر است و ابرویت محراب مستغفرین.
دل
های ما در سُرور میلادت از شوق، بسان کعبه شکافت و شکوفه ی امیدمان شکفت.
یا
اباالحسن!
سوگند
به خاک قدومت که تا قیام قائم آل طه، خاکسار آستان ولایتیم و بر پیمان
الهی خویش، پایدار.سلام ساکنان مسکن صدق و ارادت پاک دلدادگان، نثار مقدم
قدسی تو باد.
سلام شیعه بر قسیم نار و نور، سالار حماسه و حضور، امام شکیبا و شکور. سلام بر مولد و میلادت،
سلام بر مشهد و معراجت.
ای مولای موحدان و امیر ایمانیان و مقتدای مجاهدان! این کلام عرشی شیعه است
که با ولادت با جلالت تو می گوید: « فزت و رب الکعبه».
بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست
به یتیمان ستم دیده پدر کیست علیست
داشت ایزدبه صدف یک دُر یک گوهر ناب
دُر یکدانه نبی هست و گهر کیست علیست
آنکه بر دوش رسول مدنی پای نهاد
تا کند بتکده ها زیر و زبر کیست علیست
کس نگفته است سلونی بجهان بهر بشر
انکه فرمود و به ما داد خبر کیست علیست
آنکه بر جای نبی خفت که از راه وفا
کند از جان نبی دفع خطر کیست علیست
آنکه با دیدن رخسار غم آلود یتیم
اشک می ریخت به دامن چو گهر کیست علیست
آنکه می برد غذای فقرا بر سر دوش
نیمه شب بر سر هر کوی و گذر کیست علیست
آنکه در خانه حق آمد و از خانه حق
بست از دار جهان بار سفر کیست علیست
آنکه شق القمر از تیغ عدو گشت سرش
بر سر سجده بهنگام سحر کیست علیست
سعادت هرگز با سستی و تنبلی به دست نمیآید
................................
امام علی (ع) :
با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند
...............................
امام علی(ع):
کسی که حق را یاری دهد رستگار گردد.
امام صادق(ع):
آن گاه که قیامت برپا شود، منادى الهى فریاد زند: «أین الرجبیّون؟»; کجایند آنانکه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟ از آن انبوه جمعیت، گروهى برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند. بر سر آنان تاج هاى شاهى که مرصّع به درّ و یاقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهى را تبریک گویند. از جانب الهى ندا آید: بندگان و کنیزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطایاى فراوان دهم و شما را در جایى جاى دهم که از زیر آن نهرها جارى است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه براى من در ماهى که من بزرگش داشتم روزه گرفتید. سپس، خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بندگان و کنیزان را به بهشت داخل کنید. در اینجا حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: این پاداش، براى کسى است که گرچه یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارد.