صدایت می کنم خدایا و سکوت می کنم....
می دانم ناگفته هایم را می دانی....
دست دلم برایت رو شده
راز و نیازش بر تو پوشیده نیست
حال خوب و بدش را می شناسی و مرهم می شوی
در باتلاق گرفتار شده ام
در حال مرگ آرزوها
دست و پایم بسته و شک وجودم را فرا گرفته
دیگر قدرت تخیل هم ندارم تا با رویاهای خوش روزهایم را سر کنم
خدایا سردرگم شده ام
خدایا می دانم که صدایم را در همین نزدیکی می شنوی
خدایا اندیشه ام نیک و پرهیز از مصعیت است
ولی نمی دانم چرا نمی شود
خدایا دیگر طاقت معصیت به درگاهت را ندارم و.....
از همه مخلوقات تو دل بریده ام و فقط از تو مدد می طلبم
خدایا به حرمت قول رسولت و به حرمت دل های شکسته
به آن هایی که دلم را شکستند و خندیدند و من بخشیدم
قسمت می دهم
درهای رحمت و مغفرتت را بر این بنده خطاکار بگشا
آمین........