پیامبر اکرم(ص):
فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی
فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
بعد از نبی به فاطمه دنیا وفا نکرد
غربت رسید و دامن او را
رها نکرد
او
را زدند در بَرِ چشمان مرتضی
ناله ز ضربه ها به بَر مرتضی نکرد
ذکر لبش به زیر لگد، یا
علی مدد
از
عمق سینه، عشق علی را جدا نکرد
شمع وجود او به دل شعله آب شد
جز عشق مرتضی، به کسی
اعتنا نکرد
در
راه رهبری قدمش خستگی نداشت
دستش شکست، دست علی را رها نکرد
دستی که شد شکسته از آن
ضربه ها، دگر
گندم برای نان علی آسیاب نکرد
جز آن سحر که مرگ طلب کرد از خدا
در کل عمر، بهر خودش یک
دعا، نکرد
شب
ها به سجده بود و همه روز، روزه دار
در پای سفره بی علی افطار وا نکرد
جز لحظه ای که دیده به
تابوت خود گشود
زهرای خسته، خنده ی دندان نما نکرد
میخواستم که سوره ی کوثر بیاورم
من کیستم زفاطمه(س) سر در بیاورم
باید کسی شبیه پیمبر بیاورم
هنگام وصفت عقل مرا ترک می کند
معراج رفته شان تو را درک میکند
........................................................................
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی(ص) ثمری بی کران گرفت
پابر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا(س) زبان گرفت
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
...................................................................
مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید
مادر سلام، درد مرا هم دواکنید
با این امید در زده ام تا که وا کنید
لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید
حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست
..................................................................
یا آیه آیه آیه ی خود(( هل اتی)) کنی
یا از کرم لباس عروسی عطا کنی
چادر امانتی بدهی تا چها کنی
یک قوم را به نور خدا آشنا کنی
دنیا تو را نخواست که اینقدر زشت شد
خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد
.................................................................
دنیا تمام ظلمت و تو ماورای نور
با تو کم است فاصله تا انتهای نور
همسایه ات اگر که شده آشنای نور
این بوده است از برکات دعای نور
در آسمان نور چه بدری ،شبیه توست
در سال یک شب است که قدری شبیه توست
....................................................................
در خانه عطر سیب تو از بس جمیل بود
یادآور بهشت خدای جلیل بود
سرچشمه ی وضوی تو از سلسبیل بود
جاروی خانه ی تو پر جبرئیل بود
دنیا به پای مهر تو از شرم آب شد
آبی که گشت مهرییه ی تو گلاب شد
..............................................................
آنکه تورا به جمله ی ((لولاک)) می شناخت
درک تورا فراتر از ادراک می شناخت
پرواز را چه کس بجز افلاک می شناخت
بانوی آب را پدر خاک می شناخت...
نام پدر همیشه به دنبال مادر است
خیر العمل محبت زهرا(س) و حیدر(ع) است
بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بر همه شیعیان و حضرت مهدی(ع) تسلیت باد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من گفت: اى فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند